نقد فیلم منو (The menu) | برسی نکات مهم این فیلم | The menu 2022
سلام به شما محتوا گران عزیز . به سایت محتواگرشو خوش آمدید. در این مقاله قرار است به نقد فیلم منو (The menu) بپردازیم.
پس در نقد فیلم منو (The menu) ،برسی مفهوم خاص این فیلم همراه ما باشید.
اگر دوست دارید این فیلم برای شما اسپویل نشود لطفا فیلم منو را تماشا کنید و سپس نقد فیلم منو (The menu) (+) را بخوانید .
درباره فیلم منو | نقد فیلم منو (The menu)
فیلم منو (The menu) فیلمِ کمدی ترسناکِ آمریکایی سالِ ۲۰۲۲ به کارگردانی مارک مایلود است که با نویسندگی سث ریس و ویل تریسی به نمایش در آمد.
و بر اساس داستانی اصلی از تریسی خلقشده و توسط آدام مککی، بتسی کخ و ویل فرل تهیه شدهاست.
در این فیلم ریف فاینز در نقش «اسلوویک» یک سرآشپز مشهور، در کنار گروه بازیگران متشکل از آنیا تیلور-جوی، نیکلاس هولت، هانگ چائو، جانت مکتیر، جودیت لایت، ایمی کارهرو و جان لگویزمائو ایفای نقش می پردازند.
اسلوویک گروهی را برای صرف غذا به «هاثورن» یک رستوران منحصر به فرد در جزیرهای دورافتاده دعوت میکند، که در آنجا یک منوی مجلل با شگفتیهای تکاندهنده را برای آنها آماده کردهاست.
صورتغذا نخستین بار در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو ۲۰۲۲ نمایش داده شد و در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۲ بهوسیلهٔ سرچلایت پیکچرز منتشر شد.
این فیلم با بودجه ۳۰ میلیون دلاری بیش از ۷۹ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت و نقدهای مثبتی را از سوی منتقدان دریافت کرد. صورتغذا در هشتادمین مراسم گلدن گلوب نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد برای فاینز و بهترین بازیگر زن برای تیلور-جوی شد.
در ادامه این مقاله با نقد فیلم منو (The menu) همراه ما باشید.
داستان این فیلم چیست؟ | نقد فیلم منو (The menu)
داستان فیلم تماما استعاره ای از فضای صنعت هنر بود و سر آشپز و آشپز خانه استعاره ای از این تجارت بود .
هیچ چیز بهتر از این نیست که یک طرز تفکر در قالب داستانی برای ما نشان داده شود و این موضوع وظیفه اصلی هنر و هنرمند است .
و هنر سینما اینجا در غالب یک آشپرخانه نشان داده شده و آشپزی نماینده تمام هنر ها است.
در این فیلم ما داستان آشپزی را میبینیم که با دقت دوازده نفر را که از نظر خودش محکوم به مرگ هستند و داستان هر کدام از این شخصیت ها در طول داستان اشکار میشود.
یکی خیانت کار است و شخص دیگر گذارش هایی مینوشته که تا باعث بسته شدن رستوران ها شود عده دیگر در سرمایه گذاری های بورس تقلب میکرده اند و یا کارمندی بوده اند که از رییس خود دزدی میکردند . تمام کسانی که در داخل اتاق بوده اند به نحوی از هنر سو استفاده میکردند .
هدف آشپز چیست؟ | نقد فیلم منو (The menu)
در فیلم سرآشپز برای ما تعریف میکند که از پختن غذای هنری برای سال های طوللانی برای افرادی که ارزشی برای هنر او قائل نیستند حالا میخواهد که با یک انتقام به زندگی خودش پایان بدهد .
سرآشپز آخرین منوی غذایی خودش را در این تجارت آماده کرده ولی فقط نمیخاهد که به تنهایی به زندگی اش خاتمه دهد و میخواهد تمام کسانی که در از بین رفتن هنرش نقش داشته اند را هم نابود کند .
به مهمون ها میگوید که شما باعث نابود شدن زندگی و حرفه ی من هستید و این اشاره ای به حرف های کارگردان است که این رستوران و این سرآشپز نشان دهنده ی دنیای هنر هستند که شامل همه هنر هاست .
و این طعنه ای به مصرف گرایی هنری است که این روز ها در سینما موج میزند .
کارگردان هم نیز به این موضوع طعنه میزند و یکی از اشخاصی که جزو میهمانان است یک بازیگر است و جرم او بازی کردن در یک فیلم اشغال بازی کرده است .
کارگردان تلاش زیادی برای منطقی کردن فیلم کرده ولی وقتی در داستان از استعاره استفاده میشود ممکن است در بعضی از قسمت های داستان ، داستان بی منتظق به نظر بیاید .
آشپزی که در داستان میبینیم در روز های اول حرفه اش کارش را با علاقه شروع کرده و هنرش هم خاص نبوده و فقط همبرگر های خوشپخت بوده و به مرور زمان سرمایه گذاران حرفه ی او را برای خودشان میکنند .
اولین قربانی او چه کسی بود ؟ | نقد فیلم منو (The menu)
اولین قربانی این سراشپز سرمایه گذار اصلی رستوران بود که به او بال فرشته داده بودند و با همان بال ها او را کشت.
در دنیای سرمایه گذاران ،به سرمایه گذاران پر ریسک سرمایه گذار فرشته گفته میشود که اصطلاحی در سرمایه گذاری است.
این یعنی سرمایه گذاران مبلغ زیادی روی حرفه هایی که احتمال موفقیتشان کم است میگذارند و اگر بتوانند نجات پیدا کنند سود بزرگی نصیب آنها میشود .
وقتی که سر آشپز صدای خفه شدن سرمایه گذارش را شنید گفت : ( این سکوت یعنی من آزاد شده ام)
مصرف گرایی قاتل هنر | نقد فیلم منو (The menu)
سرآشپز در قسمتی از فیلم گفت که قبلا یک فاحشه بوده است که این در مفهوم به این معناست که وقتی هنرمند هنرش را در قبال پول فروخته است کار خودش را با فاحشگی مقایسه میکند .
دلیل عصبانیت سرآشپز این بود که سرمایه گذار مانع این میشده که او چیزی که دوست دارد را درست کند و تمام مدت در تلاش برای تغیر منوی غذا بود و تلاش میکرد که منوی غذا آنقدر خاص شود که تا بتواند از دیگر رستوران ها جلو بزند و قیمت غذا بالا برود و فقط قشر خاصی از مردم مشتری او باشند.
تاثیر این تجاری سازی در قسمتی نشان داده شد که شخصیت اصلی داستان رفت و عکس های قدیمی سراشپر زا دید و عکس های به ترتیب زمان چیده شده بودند .
در یکی از عکس ها اشپز همراه با خانواده اش نشان داده شده بود که خوشحال بود و در عکس بعدی که همراه با سرمایه گذار بود حالت صورت متفاوت به نظر میآمد ولبخندش حذف شده بود .
اینکه چه کسی باعث این تغیر بود فقط سرمایه گذاران نبودند و مشتری ها و همچنین منتقدین هم در این دسته وجود دارند .
نقد فیلم منو (The menu) |نکات مهم در رابطه با فیلم منو
اگه به تکه روزنامه روی دیوار دقت کرده باشید متوجه میشوید که نتد داخل ان متعلق به منتقدی بود که باعث از بین رفتن حرفه های زیادی شده بود .
در این فیلم و در حرف های منتقد همیشه حرف های بی معنی وجود داشت که در قسمتی که در حال نقد یک غذا بود گفت: ( غذا ته مزه بز میدهد برای همین بسیار خوب است ).
در شروع فیلم هم مارگو در دیالوگی گفت که امروز ما روی قله ای از خزبلات قرار گرفته ایم و نشان میدهد که منتقدین چطور با حرف های روشن بینانه باعث تغیر راه هنر به سمت اشتباه میشوند .
مشتری هایی که برایشان مهم نیست که جه چیزی مصرف میکنند به همین اندازه گناه کار هستند مثل بیننده هایی که باعث میشوند فیلم های بی محتوا فروش بالا داشته باشند در ساخت این سینمای بی کیفیت نقش دارند .
هنرمندی هم که با پول هنرش را خراب میکند از این گروه جدا نیست .
در این فیلم هم مشتریانی که حتی به یاد نمی آورنده اند که چند بار از این رستوران غذا خورده اند در به وجود آمدن این غذا های بی معنی نقش داشته اند .
اگر به روابط درون داستان دقت کرده باشید همه آنها الکی بودند و همه آنها خودشان را به پول فروخته بودند و حتی قهرمان داستان هم کسی بود که پول میگرفت تا با بقیه به سر قرار برود .
کارمندی که برای رییسش کار میکرد از او دزدی میکرد .
حتی آن سه سرمایه گذار موقع فرار کردن سعی میکردند که زیر پای یکدیگر را بزنند تا بتوانند زود تر فرار کنند.
نقش تایلر چه بود؟ | نقد فیلم منو (The menu)
تایلر به این دلیل در فیلم بود که نشان دهد چگونه در این سیستم هنر به محتوا تبدیل میشود و خودش کسی بود که از محتوا ها مواردی را آموخته بود و قرار بود که در این سیستم الگوی خودش را پیدا کند .
اگر به حرف هایش دقت کرده باشید میگفت که اشپزی را از برنامه هایی یاد گرفته بود که همین آشپز ان را اجرا میکرده و به این معنیست که اشپزی را از محتوا آموخته ولی وقتی نوبت به خودش رسید که اشپزی کند اصلا نمیتوانست آن را انجام دهد .
ولی همین آدم کسی بود که در رابطه با غذا تولید محتوا میکرد و در این کار استعداد داشت و میتوانست طعم ها را درست تشخیص دهد اما وقتی سرآشپز مسیر اشتباه را رفته نسل بعد او توانایی انجام کار را نداشتند .
فضای فیلم چگونه بود؟ | نقد فیلم منو (The menu)
در فیلم فضای کسب و کار را به شکل فرقه به نمایش گذاشته بودند که باعث بی منطق شدن داستان فیلم شده بود به این دلیل که چرا زیر دست های این سرآشپز خسته باید در کنار او جان خودشان را هم بگیرند .
چون این آشپز خانه استعاره ای از صنعت سینما بود کارگردان به این شکل نمایشش داده بود.
نشان میداد که اگر به کار حالت منطقی دهیم تمام کسانی که در این کسب و کار هستند شبیه به ربات میشوند و نمیتوانند خلاقیتی از خودشان به نمایش بگذارند و حالت فرقه گونه به خود میگیرند .
چه چیزی پشت در نقره ای بود؟ | نقد فیلم منو (The menu)
مارگو وقتی وارد اتاق شد از همان ابتدا راه رهایی خودش را در آنجا پیدا کرد .
او فهمید که خانه سرآشپز یک کپی از رستوران است و او حتی زندگی نداشت و زندگی او در قالب کارش معنی پیدا میکرد .
مارگو در پشت در نقره این این حرف را فهمید که اگر در راه پیدا کردن مسیر خوشبختی اگر هدف تو فقط پول باشد و به فقط به کمال گرایی اهمیت دهی فقط پوسته ای از خوشبختی برای تو میشود .
و این نشان دهنده پوچ بودن زندگی سرمایه داران است.
خوشبختی گاهی در کاری وجود دارد که به آن علاقه مند هستی حتی اگر به همبرگر ساده باشد و خوشبختی قابل خریدن نیست.
مارگو متوجه این موضوع شد و لذت درست کردن همبرگر برای یک مشتری واقعی دوباره به سرآشپز داد .
وقتی درحال سفارش دادن همبرگر بود گفت که دیگه هیچ کدام از اشغال های روشن فکری جفنگ تو را نمیخواهم و هنر او را مسخره کرد و فقط یک چیزبرگر درخواست کرد چیزی که خود سرآشپز از پخت آن لذت میبرد .
سرآشپز از همان ابتدا میخواست که مارگو را بکشد اما وقتی مارگو راز پشت در های نقره ای را فهمید باعث شد که دیگر کشته نشود و جزو آن دسته از انسان هایی که زندگی سر آشپز را نابود کرده اند نباشد .
از ابتدای فیلم مارگو از آن دسته از ادم هایی نبود که خودش را در این مسیر رها کند و اگر دقت کرده باشید به جلبک میگفت لجن دریایی و وقتی آن ظرف که به شکل یک جزیره بود را جلوی او گذاشتند آن را به تخته سنگ تشبیه کرد و در آخر هم یک تکه پول کهنه به سرآشپز داد و هنر را از حالت تجاری خود خارج کرد .
نظرات و پیشنهادات خود را در رابطه با نقد فیلم منو (The menu) با ما در میان بگذارید.