نقد فیلم بیچارگان (Poor Things) | برسی نکات مهم این فیلم | Poor Things 2023
سلام به شما محتوا گران عزیز . به سایت محتواگرشو خوش آمدید. در این مقاله قرار است به نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)بپردازیم.
پس در نقد و برسی فیلم بیچارگان ،برسی مفهوم خاص این فیلم همراه ما باشید.
اگر دوست دارید این فیلم برای شما اسپویل نشود لطفا ابتدا فیلم بیچارگان (+) را تماشا کنید و سپس مقاله نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)را مطالعه کنید .
درباره فیلم بیچارگان | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
تمام چیزی که درون این سریال می خواست به بیننده بگوید جواب این سوال است که چرا مادر بلا یا همان ویکتوریا خودش را از پل به پایین پرت کرد و به زندگیش پایان داد .
بلا بچه ویکتاریا با اینکه دقیقا درون بدن مادرش بود و در همان شرایط مادرش زندگی می کرد یعنی با همان شوهر و در همان شهر و در همان شرایط و حتی تجربه کمتری نسبت به مادرش داشت و نه تنها خودش را از پل به پایین پرت نکرد بلکه خودش را از آن شرایط نجات داد و انتقام مادرش را نیز گرفت و تفاوت بین بیلا و مادرش پیامی بود که داستان این فیلم می خواست به بیننده برساند.
این فیلم داستان زنی را روایت می کند که شرایط زندگیش به گونه ای پیش می رود که انگار زندگیش از اول آغاز می شود و طبیعتا آغاز خلقت قهرمان داستان ما به دست گاد انجام می شود شخصیت مرد داستان ما مختصر شده اسمش می شود گاد که به معنی گادست و از این جهت متوجه می شویم که بلا نماد همه انسانها است.
اولین شات که از گاد به ما نشان می دهند این است که او را شبیه به یک هیولا نشان می دهند و زخمهایی روی صورت او وجود دارد و زخمها نیز شبیه به صلیب هستند.
درون فیلم واکنش مردم نسبت به گاد چگونه بود ؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
درون داستان واکنش مردم نسبت به گاد متفاوت است بعضی از آنها به او ایمان دارند و در جوامع علمی او را مسخره می کنند و با تحقیر با او رفتار می کنند و خود گاد هم دایم درون فیلم این دیالوگ را به کار می برد و می گفت که همه از من می ترسند .
مثلا در زمانی که بلا می گفت برویم و بستنی بخریم گاد می گفت که بچه ها اگر من را ببینند فرار می کنند یا در زمانی که بلا همراه با گاد به گردش رفته بود وقتی گاد دیگران را دید سریع می خواست از آن منطقه برود چون می ترسید که مردم را بترساند و این یک طعنه است که درون داستان وجود دارد که ظاهر گاد درون ادیان مثل یک هیولای خونریز توصیف شده است .
موضوع دیگری که کارگردان می خواست در این فیلم نشان بدهد این است که گاد برای اینکه بتواند بلا را تحت کنترل خودش نگه دارد دائما سعی می کرد بلا را بترساند و و می گفت که نباید بیرون برود و اگر بیرون برود ممکن است مار نیشت بزند یا مریض شوی و با ترس سعی می کند بلا را کنترل کند .
در ادامه داستان متوجه می شویم که اتفاقا گاد خودش هم یک قربانی بوده است و اتفاقا قلب مهربونی هم داشته در آخر داستان صحنه جالب دیگری هم وجود دارد که زمانی که بلا برای بار دوم اسم گاد را بلند داد می زند می بینیم که گاد بسیار ریلکس نشسته و در حال مطالعه است در حالی که یک آدم جلویش درون آتش در حال سوختن است و گاد هم هیچ کاری انجام نمی دهد و این طعنه ای دیگر است
برای مثال درون دین مسیحیت مسیح فرزند گاد است ولی درون فیلم گاد خواجه بود و یا گاد درون داستان گاد به روح اعتقاد نداشت.
موضوعات درون فیلم چطور شکل گرفته بودند؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
و ما متوجه می شویم که این موضوعات طرز تفکر کارگردان این فیلم است و این کارگردان به شدت نگاه منفی نسبت به ادیان دارد و در تمام طول فیلم طعنه های زیادی به ادیان می زند.
خانه ای که اتفاقات این فیلم در آن رخ می دهد خانه شماره دوازده است که در مذهب نماد عرفان های الهی است.
گادیی که درون فیلم وجود دارد دائم در حال آفرینش موجودات جدید است شاید بدانید که دانشمندان بر این اعتقاد هستند که انسان تکاملی از میمونها است ولی در دین بر این نظرند که گاد آفرینش را انجام داده و اینگونه است که گاد یکباره آفرینش را انجام داده به این معنی است که هر چیزی که او خلق کرده یک دفعه خلق شده .
درون این داستان هم می بینیم که شخصیت گاد ناگهانی شخصیت بلا را پیدا کرد و او را خلق کرد همچنین جانورهای عجیبی که درون خانه اش بودند هم یک باره خلق شدند.
بلا در ابتدای داستان چگونه بود ؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
بلای داستان ما مثل بچه ها شروع می کند و محیط اطرافش را کشف می کند و طبیعتاً مثل نوزادها که نمی توانند اطرافشان را درست ببینند و زمانی که به دنیا می آیند همه چیز برای آنها سیاه و سفید است و ما بینندگان همه چیز را از دید بلا سیاه و سفید می بینیم .
زمانی که بلا یک تجربه جدید به دست می آورد دور تا دور تصویر را سیاه می کند به گونه ای که انگار بلا وارد دنیای جدیدی شده وقتی اولین بار می رقصد و برای بار اول کیک می خورد و یا زمانی که برای بار اول پیانو می زند زمانی که اتفاق جدیدی برایش رخ می دهد ما همچین تصویری را می بینیم.
هر بار که بلا به اندازه کافی تجربه به دست می آورد کارگردان از لنز واید استفاده می کند و فیلمبرداری به گونه ای می شود که انگار کناره های تصویر کشیده شده است و این به این معنی است که دنیای بلا در حال گسترش پیدا کردن است.
و زمانی که از لنز واید استفاده می شود بلا دیگر نمی تواند آرام و قرار داشته باشد برای مثال وقتی بلا درون کشتی بود و می گفت می خواهد از کشتی پیاده شود از لنز واید استفاده می شد که نشان بدهند که دنیای بلا در حال گسترش پیدا کردن است و دیگر نمی تواند در محیط کشتی بماند .
درون داستان بلا یک کودک است اتفاق مهمی که برای این شخصیت در قسمتی از داستان می افتد این است که گاد یک داستان الکی از پدر و مادر بلا می گوید و می گوید که آنها کاوشگر بودند و دنیا را می گشتند و در همین راه هم درگذشتند در این قسمت بلا حرفی نزد اما این فکر درون ذهنش کاشته شد که باید برود و جهان را ببیند.
چرا بلا میخواست سفر کند؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
فکر گشتن در دنیا را گاد در ذهن بلا بوجود آورد و دقیقا فردای آن روز بلا زمانی که بیدار شد گفت که می خواهد سفر کند و حتی اگر دست و پای او را ببندند و او را در خانه زندانی کنند وجودش پر از نفرت می شود و گاد هم به او اجازه داد که به سفر برود و او را زندانی نکرد و گاد در این قسمت در دفاع از خودش می گفت بلا یک اراده آزاد دارد.
از این قسمت داستان به بعد فیلم رنگی می شود و سفر بلا شروع می شود و در اینجاست که کارگردان می خواهد به ما بگوید اگر ما به عنوان یک بزرگسال دنیایی که در کودکی می دیدیم و همان روحیه کاوشگری که هر چه بزرگتر شدیم از دستش دادیم را داشته باشیم چگونه خواهیم شد.
محیط داستان چگونه است؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
این فیلم به سبک عصر ویکتوریا اصل و لباسهایی که اِما استون در طول فیلم به تن داشت همه از عصر ویکتوریا الهام گرفته شده اند دلیل این که این فیلم را اینگونه نشان دادند به خاطر ادای احترامی به داستان فرانکنشتاین است که این داستان هم در همان برهه زمانی شکل گرفته.
در زمانی که علم پزشکی پیشرفت بزرگی داشت و حتی بشر به زنده کردن مرده ها نیز فکر می کرد داستان فرانکشتاین متولد شد .
البته کارگردان برای نمایش فیلم از عناصر مدرن نیز استفاده کرده و این ترکیب یک دنیای فانتزی و رویایی رو به تصویر کشیده و تصاویری که درون این فیلم وجود دارد مثل نگاه یک بچه به دنیاست که همه چیز را رنگارنگ و فانتزی می بیند.
زمانی که بلا برای اولین بار دریا را می بیند بالا می آورد به خاطر این که مادرش خودش را درون دریا کشته بود.
در این داستان بلا با کسی همسفر شد که به خاطر این که بلا شخصیتی وابسته داشت عاشق او شد و چون بلا نمی توانست روی پای خودش بایستد آن را دوست داشت و این یک استعاره است و یک پیام فمنیستی که این پیام این است که شخصیت دانکن نمی تواند یک بلای مستقل را تحمل کند و این یک نقدی به جامعه مردسالارانه است.
بلا درون سفرش چه چیزی به دست اورد ؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
در این سفر که بلا داشت هر تجربه ای که کسب می کرد مستقل تر و قدرتمندتر می شد و بهتر می توانست روی پای خودش بایستد و راه برود از ابتدای داستان نمی توانست به درستی راه برود و با کسب تجربه های بیشتر راه رفتنش بهتر می شد تا اینکه در نهایت دیگر می توانست به خوبی راه برود.
شخصیت دانکن وقتی بلای مستقل را می دید بیشتر از او متنفر می شد و زمانی که دید نمی تواند او را کنترل کند تصمیم گرفت او را درون جعبه ای بگذارد و این یک نماد است یک تصویر نمادین است و با این کار بلا دیگر نتواند از آن کشتی فرار کند.
اتفاق جالب دیگری که می افتد این است که بلا قوانین جامعه را و چارچوبی که جامعه تعیین کرده را اصلا قبول ندارد و هر کاری دوست دارد انجام می دهد اگر غذا درون دهنش باشد و دوست نداشته باشد آن را نمی خورد و برای قضاوت مردم هیچ احترامی قائل نیست .
کارگردان نیز در فیلم های قبلیش این را نشان داده بود که قوانینی که آدم ها برای جامعه ساختند بسیاری از آنها را پوچ می داند و در یکی از مصاحبه هایش گفت که برای نشان دادن پوچ بودن این جامعه سالن رقص آدمهای پولدار نشان داده که رفتارهایشان حالت احمقانه ای دارد و یک صحنه دعوای بسیار مسخره را نشان داده و حتی اگر این فیلم را دیده باشید متوجه خواهید شد که چقدر آدم ها به شکل احمقانه ای همدیگر را کتک می زنند و با این کار می خواست پوچی زندگی و رفتارها و افکارهای انسانهای پولدار را نشان بدهد.
اتفاق مهمی که در قسمت بعدی برای بلا می افتد این است که بلایی که تمام زندگیش با غریزه پر شده با یک خانم مسن آشنا می شود و او می گوید که بیست سال است که هیچ همسری ندارد و از این موضوع ناراحت نیست چون هر چه سنش بالاتر می رود این را بهتر می فهمد و این یک پیام دیگر درون داستان است.
مرحله بعدی رشد بلا چه بود؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
و در اینجا یک مرحله دیگر از رشد بلا اتفاق می افتد او اول غریزه را تجربه کرد و حالا در اینجا ما می بینیم که بلا دائم کتاب در دست می گیرد و این کتابها را آن خانم مسن به او می دهد اول می گوید که دارد کتاب امرسون را می خواند و بعد یک کتاب از گوته می خواند و اینجا شخصیت دانکن نمی تواند پیشرفت بلا را تحمل کند و دائما کتابها را به درون دریا پرت می کرد و این یک تصویر نمادین بود .
در اینجا بلا با منطق آشنا شد در اینجا شخصیتی به نام هری وجود داشت که نماینده تفکرات پوچ گرایانه بود یعنی اعتقاد داشت که انسانها موجودات بی رحم و به فنا رفته هستند و هیچ کاری برای نجاتشان نمی شود انجام داد و در اینجا به سعی می کند بلا را متقاعد کند که دنیا جای از دست رفته ای است .
وقتی که کشتی پهلو گرفت چیزی را به بلا نشان می دهد که یکی از زشتی های دنیاست شهر اسکندریه درون مصر که قبل از پهلو گرفتن کشتی صدای از آن پخش می شد وقتی بلا وارد این مکان می شود زشتی های دنیا را می بیند و اولین واکنشش به دیدن زشتی های دنیا این است که مثل مادرش می خواهد خودش را بکشد و دقیقا به همان سبکی که مادرش خودش را کشت ولی بعد پشیمان می شود و به کشتی برمی گردد و به اتاق شماره نه می رود عدد نه در سینما نماد رشد معنوی در انسانها است.
بعد از این تجربه از که بلا به یک آدم دیگر تبدیل می شود و از اینجا به بعد دیگر تصاویر رویایی نیستند و دنیای رنگارنگ بلا دیگر تموم می شود و ذهن بلا منطقی تر و واقعی تر می شود و طبیعتا فیلم از این به بعد واقعی تر به تصویر کشیده می شود.
هری چرا زشتی های دنیا را به بلا نشان داد؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
مکالمه اش بعد از این تجربه با شخصیت هری بسیار جالب است هری می گوید که من از عمد زشتی های دنیا را به تو نشان دادم تا شادی معصومانه ای که داشتی را از بین ببرم و به این دلیل بود که به خوشبختی که تو داری حسادت می کردم ولی جوابی که به بلا به او می دهد جزوی از پیامهای داستان است که می گوید من ناراحت نیستم از این اتفاقی که افتاد چون هر چه بیشتر دنیا را بشناسم بهتر می توانم به دنیا کمک کنم تا دنیا را به جای بهتری تبدیل کنم .
این حرف بلا برای تمام آدمهاست و به هری می گوید که تو مثل یک بچه ای هستی که زیر فشار زشتی های دنیا خرد شده ای و اینجا می فهمیم که هری شخصیتی مثل مادر بلا بود ولی بلا قصد دارد که دنیا را بهتر بشناسد و مثل مادرش نیست.
بعد از این تجربه بلا می خواهد تا مستقل شود و تصویری که از بخش پاریس به ما نشان می دهد نماد مغز را به تصویر می کشد .
در اینجا بلا هیچ چیز ندارد ولی پولهایی که گاد در لباس او دوخته بود را به وکیل می دهد تا بتواند از شرش خلاص شود.
اغراق هایی که در داستان نشان داده شده چه بودند؟ ؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
در داستان بلا دائم می گفت که باید مرزها را از بین ببریم و این موضوع خودش یکی از پیامهای داستان است یعنی داستان می خواهد این را بگوید که برای رشد شخصیتی باید مرزهایی که کشیده شده است را از بین ببریم و کارگردان نیز همه چیز را درون فیلم اغراق شده نشان داده است و اینجا آزادی بلا نیز همین قدر اغراق شده است.
اما درون داستان بلا هزینه ای هم ب خاطر این آزادیش و خاطر زیر پا گذاشتن مرزها میپردازد درون فیلم رئیس فاحش خانه ی که بلا در آن گیر افتاده بود مثل زالو در داستان نشان داده شده بود و بلا را گاز می گرفت و از خونش تغذیه می کرد و بلا نیز این توصیف را برای او در داستان گفت و گفت که ما برای تو مثل یک ماشین می مانیم و تو از ما تغذیه می کنی .
درون فیلم رئیس آنها مثل یک زالو نشان داده شده بود و بلا درون مسیر کشف دنیا هم زشتی های دنیا را دید و در دردسر افتاد اما باز هم پشیمان نشد و برای رشد شخصیت خودش از این تجربه ها استفاده کرد.
بلا درون تجربیات خودش همه چیز را دید حسادت دشمنی فقر پوچ گرایی منطق شادی و ناراحتی همه این موضوعات را دید و بعد از یک مدت که درون آن فاحش خانه ماند گفت دیگر حس همدردیش به خشم تبدیل می شود و اینجا بود که یک دیالوگ مهم گفته شد اینکه این احساس تاریکی قبل روشنایی است اولین احساس را به دست می آوری و بعد از آن است که می توانی روشنایی را ببینی.
سفر بلا چقدر طول کشید؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
درون داستان با رشد موهای بلا می توانیم متوجه شویم که چقدر از زمان گذشته است چون در ابتدای فیلم گفته اند که تقریبا موی بلا هر روز یک سانت بلندتر می شود و در طول فیلم موهای بلا مدام کوتاه و یا خیلی بلند می شد و همچنین اینکه بلا روزهای اول نمی توانست درست حرف بزند یا حتی نمی توانست درست راه برود همینگونه است ولی وقتی به خانه گاد برگشت می توانست فرانسوی حرف بزند پس می توانیم بفهمیم که چندین و چند سال از این سفر ماجراجویانه بلا گذشته است.
مکالمه بلا با گاد چگونه بود؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
حالا بعد از این همه تجربه وقت این است که گاد بمیرد، بلا درون این سفری که داشت تقریبا حقیقت را فهمیده بود و مکالمه اش با گاد مثل آدمی می ماند که درون دنیای مدرن می خواهد با گاد حرف بزند بلا می گوید که تو به من با این شیوه وحشتناک زندگی دادی ولی من تو را می بخشم چون زندگی بسیار با ارزش است یعنی با این که اینقدر به شکل وحشتناکی به او زندگی داده شده است ولی باز هم گاد را بخشید چون برای زندگی بسیار ارزش قائل بود .
و خیلی جالب به گاد گفت که تو خالق منی ولی شخصیت گاد جواب داد که من فقط به تو حیات دادم و اجازه ندادم که تو بمیری و حرف جالب دیگری که زد گفت من خلق شدن بلا را روی کارت پستال ها دیدم چون اگر به یاد داشته باشید وقتی بلا تجربه جدیدی به دست می آورد یک کارت پستال برای گاد می فرستاد و اینجا فیلم یک طعنه ای بود برای کسانی که به چیزی به اسم سرنوشت اعتقاد دارند.
در قسمتی از داستان گاد می گفت که شخصیت بلا به دست خودش خلق شده است .
بلا چگونه انتقام مادرش را گرفت؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
حالا وقت این بود که بلا دقیقا به جای مادرش قرار بگیرد یعنی زمانی که با همسر مادرش روبرو شد یک نکته جالب در رابطه با این شخصیت وجود داشت که دور خانه او ما نماد صلیب را می توانستیم ببینیم و خود مرد هم دائما از مسیح نقل قول می کرد و این صحنه هم دوباره یک طعنه ای به مذهب بود .
بلا به خانه ای که مادرش در آن زندگی می کرد می رود و می بیند که روی یک تکه کاغذ رد نوشته های قبلی مادرش مانده و مدام یک کلمه فحش نوشته شده همسر مادر بلا می خواست که با اسلحه بلا را برای خودش کند که این آدم نماد آن آدم هایی است که با زور می خواهند به بقیه حکومت کنند.
همچنین به شکل نمادین هم زیر پای این آدم و کف خانه اش به شکل خون طراحی شده بود.
در فیلم یک پیام فمنیستی دیگر هم بود که زمانی که بلا برگشت و گفت که من قلمروی کسی نیستم که بتوانی من را به دست بیاوری و قهرمان داستان ما با تجربیاتی که درون سفرش به دست آورد تصمیم درست را می گیرد و هم خودش را نجات می دهد و همچنین انتقام مادرش را نیز می گیرد و کسی که مثلا نماد مذهب بود را نابود می کند.
سوال دیگری که شاید برای شما پیش بیاید این است که چرا بلا درون فیلم به سرنوشت مادرش دچار نشد بلا دنیا را جای تاریکی نمی دید و با اینکه زشتی های دنیا را دیده بود ولی تسلیم زشتی ها نشد و آدم منفی نگری نبود بسیار کنجکاو بود و ذهن پرسشگری داشت و به زندگی خیلی علاقه داشت و دائم تلاش می کرد دنیا را به جای بهتری تبدیل کند و برای همین بود که توانست نجات پیدا کند.
داستان چگونه به پایان رسید؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
اگر دقت می کردین داستان با تولد بلا شروع می شود و با مرگ گاد تمام می شود یعنی یک چرخه کامل زندگی را به تصویر کشیده اند در انتهای داستان نیز بلا به پیش گاد برگشت و حرف جالبی که گاد به بلا گفت این بود که من تو را خیلی دوست دارم چون همه از من می ترسند تنها کسی که از من نمی ترسد تو هستی که این موضوع و حرف از طرف خود کارگردان است که اعتقاد دارد که گاد از کسانی خوشش می آید که از او نمی ترسند.
درون داستان گاد در انتها خوب به تصویر کشیده شده بود و هیچ وقت بلا را زندانی نکرد و همیشه به او اجازه داد که اراده ای آزاد داشته باشد و همه کارت پستال هایش را می خواند ولی هیچ وقت درون کار او دخالت نمی کرد در قسمت دیگری از پایان داستان گاد از بلا پرسید که چرا دوباره برگشتی به این خانه و بلا جواب داد که به خاطر این برگشتم که زندگی قبلی من متعلق به مادرم بود و این یعنی داستان زندگی یک نفر دیگر بود و من باید داستان زندگی بلا را بسازم.
قهرمان داستان ما به این اعتقاد دارد که هر کسی داستان زندگی خودش را خلق می کند و در نهایت گاد مرد و ان انسانی که اراده آزاد داشت و از آزادیش استفاده کرده بود توانست جایگزین گاد شود.
از این فیلم چه میتوان یاد گرفت ؟ | نقد فیلم بیچارگان (Poor Things)
سوال دیگری که ممکن است برای شما بوجود بیاید این است که بیچارگان چه کسانی بودند و با وجود اینکه اسم این فیلم بیچاره ها هست نکته اینجاست که وقتی با چشم یک بچه به دنیا نگاه بکنیم می توانیم مرزها را زیر سوال ببریم و درون فیلم تمام کسانی که می دیدیم جرات زیر پا گذاشتن مرزها را نداشتند و خودشان را پشت مرزها گیر می انداختند بیچارگان بودند.
با تشکر از شما که ما را در نقد فیلم بیچارگان (Poor Things) همراهی کردید .
نظرات و پیشنهادات خود را در رابطه با نقد فیلم بیچارگان (Poor Things) در بخش کامنت با ما در میان بگذارید.