نقد سریال جداسازی (Severance) | برسی نکات مهم این سریال | Severance 2022

نقد سریال جداسازی (Severance)

سلام به شما محتوا گران عزیز . به سایت محتواگرشو خوش آمدید. در این مقاله قرار است به نقد سریال جداسازی (Severance) بپردازیم.

پس در نقد سریال جداسازی (Severance)، برسی مفهوم خاص این سریال (+) همراه ما باشید.

اگر دوست دارید این سریال برای شما اسپویل نشود لطفا این سریال را تماشا کنید و سپس نقد سریال جداسازی (Severance) را بخوانید.

درباره این سریال

سریال «جداسازی» (Severance) محصول ۲۰۲۲ از شبکه Apple TV+، یکی از متفاوت‌ترین آثار تلویزیونی سال‌های اخیر است. این درام علمی‌تخیلی روان‌شناختی و دلهره‌آور به قلم دن اریکسون و با کارگردانی بن استیلر و ایفه مک‌آردل ساخته شده و به سرعت توانست توجه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند. داستان سریال حول محور شرکت مرموز لومون اینداستریز می‌چرخد؛ شرکتی که فرآیندی به نام «جداسازی» را بر کارکنان خود اعمال می‌کند.

این فرآیند حافظه افراد را به دو بخش کاملاً جدا تقسیم می‌کند: «درونی» که تنها در محیط کار فعال است و «بیرونی» که زندگی شخصی را تجربه می‌کند. بدین ترتیب هر فرد عملاً دو هویت مستقل دارد که هیچ‌کدام از وجود دیگری آگاه نیستند. این ایده بدیع، بستری برای طرح پرسش‌های فلسفی و اجتماعی عمیق درباره هویت، آزادی و معنای کار فراهم می‌آورد.

خلاصه داستان | نقد سریال جداسازی (Severance)

داستان با شخصیت مارک اسکات، با بازی آدام اسکات، آغاز می‌شود. او پس از مرگ همسرش برای فرار از اندوه به برنامه جداسازی می‌پیوندد. در محیط کار هیچ خاطره‌ای از زندگی شخصی ندارد و در زندگی شخصی نیز هیچ اطلاعی از کار خود ندارد. این دوگانگی به تدریج به بحرانی وجودی بدل می‌شود و او را به پرسش از معنای واقعی زندگی سوق می‌دهد.

روایت سریال به‌گونه‌ای طراحی شده که از یک معمای شرکتی فراتر می‌رود و به کاوشی فلسفی درباره مرزهای هویت انسانی و کنترل سازمانی بدل می‌شود. قوس اصلی داستان از پذیرش داوطلبانه این جداسازی آغاز می‌شود، در میانه با شورش «درونی‌ها» علیه محدودیت‌ها شدت می‌گیرد و در پایان فصل اول با افشای رازهای تکان‌دهنده شرکت به اوج می‌رسد.

منتقدان بین‌المللی این روایت را ترکیبی از طنز سیاه و کابوس دیستوپیایی توصیف کرده‌اند که همزمان هم جذابیت سرگرم‌کننده دارد و هم لایه‌های فلسفی عمیق.

نقد سریال جداسازی (Severance)
نقد سریال Severance؛ معمایی که ذهن شما را تسخیر می‌کند!

درباره نویسنده، کارگردان و عوامل سازنده

دن اریکسون به‌عنوان خالق سریال، ایده‌ای ساده اما هولناک را به داستانی پرتعلیق بدل کرده است. او در مصاحبه‌ای گفته بود که ایده «جداسازی» از تجربه‌های شخصی‌اش در محیط‌های کاری خسته‌کننده الهام گرفته است. بن استیلر نیز که بیشتر به‌عنوان بازیگر کمدی شناخته می‌شود، در اینجا با کارگردانی دقیق و فضاسازی سرد و پرابهام نشان داد که توانایی خلق اثری جدی و پیچیده را دارد.

انتخاب بازیگران نیز یکی از نقاط قوت سریال است. آدام اسکات در نقش مارک اسکات، بریت لاور در نقش هِلی، جان تورتورو در نقش ایروینگ، کریستوفر واکن در نقش برت و پاتریشیا آرکت در نقش خانم کوبل، همگی با بازی‌های درخشان خود شخصیت‌هایی چندلایه و باورپذیر خلق کرده‌اند.

رابطه عاطفی میان شخصیت‌های ایروینگ و برت، که توسط تورتورو و واکن به‌زیبایی ایفا شده، یکی از لحظات انسانی و احساسی داستان است که در تضاد با فضای سرد و ماشینی شرکت لومون قرار می‌گیرد.

نکاتی درباره فیلم‌نامه و چالش‌های آن |نقد سریال جداسازی (Severance)

فیلم‌برداری سریال توسط جسیکا لی گاگنه انجام شده و با استفاده از قاب‌های مینیمالیستی، رنگ‌های سرد و طراحی صحنه‌های هندسی، فضای بی‌روح و ماشینی شرکت لومون را به‌خوبی منتقل کرده است.

موسیقی تئودور شاپیرو نیز با ملودی‌های تکرارشونده و مینیمال، حس اضطراب و بیگانگی را تقویت می‌کند. از نظر کارگردانی، بن استیلر توانسته میان طنز تلخ و وحشت روان‌شناختی تعادل برقرار کند. بازی آدام اسکات به‌عنوان فردی گرفتار میان دو هویت، بسیار تحسین‌برانگیز است و توانسته تضاد میان «درونی» و «بیرونی» را به‌خوبی نشان دهد.

نقد سریال جداسازی (Severance)
جداسازی خاطرات در ذهن کارمندان!

نماد گرایی های سریال جداسازی | نقد سریال جداسازی (Severance)

قوس اصلی روایت، تحول «درونی‌ها» از پذیرش وضعیت به شورش علیه آن است. نقاط مهم شامل کشف رازهای شرکت، تلاش برای برقراری ارتباط میان «درونی» و «بیرونی» و افشای حقیقت در پایان فصل اول است.

نمادگرایی در سریال پررنگ است: لومون نمادی از سرمایه‌داری افسارگسیخته و کنترل شرکتی است، جداسازی حافظه نمادی از جدایی کار و زندگی در دنیای مدرن است و فضای سرد و مینیمال شرکت نمادی از بیگانگی و ازخودبیگانگی انسان در محیط کار است.

منتقدان نشریه NotebookCheck این سریال را ترکیبی از طنز اجتماعی و هراس علمی‌تخیلی دانسته‌اند که به‌خوبی بحران هویت در عصر سرمایه‌داری را بازتاب میدهد.

ویژگی‌های مهم این سریال | نقد سریال جداسازی (Severance)

تمایز اصلی «جداسازی» در ایده بدیع و اجرای هنرمندانه آن است. این سریال نه‌تنها یک معمای شرکتی، بلکه یک کاوش فلسفی درباره هویت و آزادی است. بسیاری از منتقدان آن را با آثاری چون Black Mirror و فیلم Brazil مقایسه کرده‌اند. اما تفاوت اصلی در این است که «جداسازی» به‌جای روایت اپیزودیک یا طنز آشکار، یک داستان بلند و تدریجی با تمرکز بر شخصیت‌ها ارائه می‌دهد.

نقد سریال جداسازی (Severance)
معرفی سریال تفکیک سازی (Severance)

نظر منتقدان و سایت‌های نقد فیلم

سریال از زمان پخش با استقبال گسترده منتقدان و مخاطبان روبه‌رو شد. در IMDb امتیاز ۸.۷، در راتن تومیتوز ۹۵٪ و در متاکریتیک ۸۵ از ۱۰۰ کسب کرده است. نشریه Entertainment Weekly فصل دوم را «بیش از انتظار ارزشمند» توصیف کرد و نوشت که سریال پس از سه سال وقفه همچنان تازه و مرتبط است.

People Magazine نیز فصل دوم را «تاریک‌تر، عمیق‌تر و جسورانه‌تر» دانست. IndieWire آن را «یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال منسجم‌ترین آثار تلویزیونی دهه اخیر» معرفی کرد. با وجود تأخیر در تولید فصل دوم به دلیل اعتصابات هالیوود و بودجه سنگین ۲۰۰ میلیون دلاری، انتظار برای ادامه داستان همچنان بالاست.

نتیجه‌گیری کلی | نقد سریال جداسازی (Severance)

این سریال برای علاقه‌مندان به آثار روان‌شناختی، طرفداران علمی‌تخیلی‌های فلسفی و کسانی که به نقد اجتماعی علاقه دارند، بسیار توصیه می‌شود. در نتیجه، «جداسازی» اثری است که با ترکیب تعلیق، طنز سیاه و فلسفه، تجربه‌ای منحصربه‌فرد خلق کرده و به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین سریال‌های دهه اخیر شناخته می‌شود.

با تشکر از شما که ما را در نقد سریال جداسازی (Severance)همراهی کردید .

نظرات و پیشنهادات خود را در رابطه با نقد سریال جداسازی (Severance) در بخش کامنت با ما در میان بگذارید.

BENIZ وب‌سایت
سلام، من زینب زینعلی یک محتواگر هستم و قرار است در بخش تحلیل فیلم و سریال محتواگرشو(یادگیری از فیلم) فعالیت میکنم. مردم اغلب فیلم می‌بینن، اما من آن را نگاه می‌کنم. با من باش تا بتونی از دیدن فیلم لذت بیشتری ببری.

دیدگاهتان را بنویسید