نقد سریال لوکی (Loki) | موشکافی قسمت چهارم از فصل دوم سریال لوکی | Loki 2023

سلام به شما محتواگران عزیز، به سایت محتواگرشو خود آمدید. در این مقاله قرار است به نقد سریال لوکی (Loki) بپردازیم. پس در نقد سریال لوکی (Loki) قسمت چهارم با ما همراه باشید.

نقد سریال لوکی (Loki) بررسی و موشکافی قسمت چهارم از فصل دوم سریال لوکی | Loki 2023

اگر دوست دارید قسمت چهارم سریال لوکی(+) برای شما اسپویل نشود لطفاً ابتدا قسمت چهارم سریال لوکی را تماشا کنید و سپس نقد سریال لوکی (Loki) را مطالعه کنید.

نقد سریال لوکی (Loki) موشکافی قسمت چهارم از فصل دوم سریال لوکی

قسمت چهارم سریال لوکی هم پخش شد و میتوان گفت یکی از بهترین و جذاب ترین قسمت هایی بود که از دیزنی پخش شد وحتی میشود گفت که یکی بهترین سریال هایی که مارول آنها را ساخته است و بسیار هیچان انگیز و خاص بود .

در این مقاله به نکات مخفی داخل سریال میپردازیم و نکاتی هم راجب اتفاقات آخر سریال میپردازیم.

پس با محتواگرشو همراه باشید.

نکات آغازین سریال لوکی | نقد سریال لوکی (Loki)

شروع این سریال با تعیرات دوباره ای در لوگوی مارول همراه بود و موزیکی پخش میشد متفاوت بود جهت حرکتش فرق داشت و با تکان خوردن لوگو و حالتی که در پس زمینه وجود دارد ما را وارد خطوط زمانی میکند .

حرکت دوربین در خطوط زمانی بسیار شبیه به اتفاقی است که در فصل اول هم رخ داد و در آن به ما جهان های مختلف را نشان دادند و سیاه چاله بزرگ دیده میشوود حتی در تیتراژ هم به سیاه چاله اشاره میشود .

سکامسی که بعد آن مشاهده میکنیم شبیه به سکانس هایی از فصل اول است که صخره و قلعه کنگ را نشان داده بود که در حال نابود شدن است و حطوط زمانی را میبینیم که دیگر مثل فصل اول نیستند و شاخه های زیادی پیدا کرده بود  و هرج مرجی را نمایش میدهد و متفاوت از قبل است . ولی صدا هایی که پخش میشود کاملا مثل قبل است .

نقد سریال لوکی (Loki) | راز راونا چه بود؟

در تکه اول این قسمت راونا را در همان جایی که توسط سیلوی رها شد میبینیم که راز راونا اشکار میشود و متوجه رابطه کنگ و راونا میشویم و اتفاقاتی که در گذشته رخ داده را برای ما نمایش میدهند .

وصداهایی که در این قسمت میشنویم کاملا شبیه به صدای ضبط شده ای است که در قسمت اول شنیدیم.

 اگر به لباس راونا دقت کنیم همان لباسی را به تن دارد که در هنگام ماموریت به تن میکرد احتمال دارد که درگیری هایی که درحال رخ دادن است مربوط به زمانی است که راونا به دنبال سیلوی و سیلوی را دستگیر کرد و در اینجا بوده که حافظه کل تی وی ای را پاک کرده .

حتی میبینیم کنگی که باقی مانده بود دوست داشت که تنها باشد و هیچ شریکی نداشته باشد و دوست داشت به تنهایی حکومت کند .

در حرف های کنگ به راوونا گفت که تو در جنگ ها نقش مهمی را داشتی و کمک بزرگی را به من کردی  و این نشان دهنده جنگ های مولتیورسی است که همراه هم داشته اند .

راونایی که در کمیک است وقتی کشته میشود در شاخه های مختلف زمانی پخش میشود و بار ها با کنگ برخورد میکند ولی در هیچ بازه زمانی آنها نمیتوانند باهم کنار بیایند و هر وقت که به هم نزدیک میشوند باعث کشته شدن همدیگر میشوند و همیشه درگیری های بزرگی بین آنها بوده است.

بازی شطرنجی که خانم دقیقه راجب آن صحبت میکند اشره به حرف هایی که در قسمت قبل به ویکتور زد دارد که کنگ برای فراموش کردن راونا خانم دقیقه را اختراع میکند .

چرا کنگ حافظه اعضای تی وی ای را پاک کرد ؟ | نقد سریال لوکی (Loki)

پاک کردن حافظه کل تی وی ای پوروتکل شماره 42 است این عدد 42 عدد مهمی است  به این دلیل که یک عدد طبیعی است و در کتابی از داگلاس آدامز عدد 42 را به عنوان پاسخ نهایی زندگی و جهان و هرچیزی که وجود دارد معرفی کرده .

میبینیم که کنگ از پاک کردن حافظه اعضای تی وی ای ناراحت و ناراضی است و تنها راهی که میتوان مولتیورس را نجات داد این است که تنها بماند و با این فداکاری که انجام داد عشق زندگی اش را کنار گذاشت و بیخیال تمام مسیر هایی که میتوانست برود شده است .

نکات مهمی در رابطه با قسمت چهارم لوکی | نقد سریال لوکی (Loki)

وقتی ویکتور درست جلوی مجستمه های کنگ ضاهر میشود بدان معناست که ممکن است ویکتور تایملی تنها کنگی نباشد که با آن روبه رو میشویم  

خود تیم سازنده در حرف هایی که در مصاحبه هایشان زده اند  گفته اند کنگی که ما با آن رو به رو هستیم آن کنگ اصلی و فاتح نهایی داستان نیست ولی  حرف هایی واصح نگفته بودند .

وقتی دستگاه بافندگی را به ما نشان داند کاملا مشخص بود که واقعا اوضاح بحرانی است .

 در این قسمت حتی قاضی را هم به ما نشان میدهد که همانطور که در کمیک  هم مشخص است قاضی به این باور رسیده است که یک زندگی گذشته داشته .

در قسمت بعدی دستگاه هات چاکلت ساز را میشازیم که قبلا آن را  در تیتراژ نشان میدهند  و گزینه جالبی که در آن دستگاه وجود دارد سوپ است که نوعی سوپ شکلاتی درست میکند.

رو به رو شدن اوبی و ویکتور باهم نشان میدهد که ویکتور تایملی هرچه میداند ر از اوبی یاد گرفته است و اوبی هم هر چه میداند از ویکتور یاد گرفته است و اینجا داستان مرغ و تخم مرع به میان می آید .

و حرف اوروبورس ماری که دم خودش را میخورد به بینهایت بودن این روند اشاره میکند .

جایی که سیلوی از موبیس بخاطر پیشنهاد پای خوردن عصبانی میشود نشان میدهد که موبیس مدام دارد از همه چی فرار میکند تا با زندگی خودش رو به رو میشود و باعث عصبی شدن سیلوی میشود چون او در خطوط زمانی زندگی کرده است و میفهمد هر اتفاقی برای خطوط زمانی باعث نابودی میلیارد ها آدم میشود  ولی موبیس درکی از این موضوع ندارد .

شاید موبیوس نمیخواهد که به زندگی گذشته خود برگردد و یا چیزی به یاد آورده که نمیخواهد دوباره آن را تجربه کند .

نقد سریال لوکی (Loki) | برسی سریال لوکی

اگر توجه کنید قاضی ها در این سریال اسم دارند ولی زیر دست های آنها فقظ به نام یک عدد هستند و این نشانه ای از این است که زیر دست ها فقط مهره هایی برای جلو رفتن کار ریئس های صاحبان مشاغل هستند.

وقتی حرف های داکس را میشنویم کاملا متوجه میشویم که او یک ادم افراطی است که از عقاید خودش دست نمیکشد و حاظر است بخاطر ان جان خودش را هم از دست دهد و در اخر این اتفاق برایش رخ میدهد.

در قسمتی که لوکی و سیلوی وارد اتاق پای میشوند دو پوستر در پشت آنها است که روی یکی نوشته شده است که لیوان خود را فراموش نکنند و یادشان باشد که لیوان را همراه خود بیاورند و روی دیگری نوشته که هفته ای یک پای میتوانند بخورند درحالی که در تی وی ای زمان معنا ندارد.

وقتی سیلوی درحال حرف زدن از ترسی که در صورت ویکتور بود و ارام بودن کنگ صحبت میکرد کاملا این موضوع شبیه به حالت تانوس بعد کشتن نیمی از مردم جهان بود که کاملا ریلکس است و این دو کاراکتر تقریبا شبیه به هم هستند .

 در اینجا لوکی را میبینیم که درباره تغیرش که در گذشته به این فکر میکرده که تغیر یک ضعف است اما حالا میداند که تغیرش یک نقطه قوت است و این تغیر فقط برای لوکی نبوده است سیلوی هم تغیر زیادی در خودش داشته است

اینجا کاملا مشخص میکند که برنامه کامل لوکی این است که تی وی ای را سالم نگه دارد تا بتواند از ان استفاده کند و در مسیر خوبی آن را حرکت دهد.

و اینجا میبینیم که یک فرصتی به سیلوی داده شده است تا کاری که در فصل قبل انجام داد و کنگ را کشت  را جبران کند .

در اینجا تم رنگی که مشاهده میکنیم در پشت لوکی سفید است که نشانه ای از امید اوست و تم پشت سر سیلوی نارنجی متمایل به قرمز است که نشانه حشونتی که در وجود اوست دارد و به دنبال روزنه ای از امید است با حرف های لوکی و امید گرفتن سیلوی تم پشت سرش کم کم تغیر پیدا میکند و در اخر هر دو با پشت زمینه سفید نمایش پیدا میکنند که نشان دهنده هدف یکسانی است که هر دو دارند .

مارول چه تصمیمی در رابطه با این سریال داشته است؟ | نقد سریال لوکی (Loki)

موضوع کلی این سریال در واقع مولتیورس بوده اما مارول تصمیم گرفته است که مقداری به داستان های شخصیت ها بپردازند .

جمله ای که در اینجا درباره ادمی که پشت پرده است میگوید اشاره ای به داستان جادوگر شهر اوز و جادوگری که میشناسیم و الهامات زیادی از این فیلم گرفته اند .

و میبینیم که لوکی قبول کرده است که یک خداست برعکس سیلوی که به این موضوع باور ندارد .

در جلوتر دیدن داکس و حرف هایی که به راونا میزند در این صحنه شاهد خسن ترین و بی رحم ترین اتفاقاتی است که در سریال های مارول رخ داد و یک مرگ فجیح را نشان میدهد .

اگر به قیافه خانم دقیقه دقت کنیم مثل روانی ها در حال خندیدن است و از این موضوع خوشحال است .

نکته دیگر که در این قسمت از ویکتور نشان میدهد علاقه زیاد او به تغیرات دمایی است مثل همان صندلی یجچال داری که درست کرده بود به اکنون هم از دستگاه شکلات داغ شگفت زده میشود

ارور دادن دستگاه های تمپاد و نشان دادن خانم دقیقه بسیار شبیه به اتفاقی است که در پارک ژوراسیک هم رخ داد.

هات چاکلتی که روی زمین ریخته شده هم معنای جالبی دارد وقتی کسی هرس میشود خونی از او ریخته نمیشود و ریختن آن روی زمین شبیه سازی برای کسی است که در انجا بوده و هرس شده .

در ادامه نقد سریال لوکی به چه موضوعی اشاره میشود؟ |نقد سریال لوکی (Loki)

در اینجا به اتفاقاتی که در قسمت اول رخ داد اشاره میشود و متوجه میشویم کسی که لوکی را هرس کرده در واقع خودش بوده تا این چرخه ادامه پیدا کند .

در جایی که به ما دستگاه هرس زمانی را نشان میدهد اگر دقت کنیم کلمه ای که موبیوس روی یکی از مانیتور ها نوشت هنوز هم وجود دارد و نکته ی جالبیست.

احتمال دارد که وقتی دسترسی خانم دقیقه را قطع کرده اند او نابود شده باشد و در اتفاق های پیشرو کنگی که باقی مانده می اید و خانم دقیقه را دوباره فعال میکند .

دیالوگ اخری که خانم دقیقه میگوید ( تو هرگز مثل اون نمیشوی) دیالوگ مهمی در فیلم است که به ویکتور میگوید که تو کنگ اصلی نیستی و در ادامه در نقد سریال لوکی به این تئوری اشاره خواهیم کرد .

وقتی x5 تحت کنترل سیلوی در میاید کاملا از رفتار زنانه و حالت هایی که دارد کاملا مشخص است که سیلوی آن را کنترل میکند.

وقتی راونا هرس میشود و وارد وُید میشود و احتمالا با آن ابری که ساخته ی کنگ است روبهرو میشود . ولی با توجه به چیز هایی که دیدیم که راونا و کنگ همراه هم بودند و همراه این ابر در جنگ های مختلف شرکت کردند و احتمال دارد که ان ابر برای راونا مثل یک حیوان دست آموز باشد .

وقتی به دستگاه بافندگی میرسیم و ویکتور تایملی که تصمیم میگیرد که خودش برود و حرف هایی که میزند یک حالت قهرمان گونه به این شخصیت میدهد .

با نابود شدن ویکتور تایملی وصحنه ی فوق الاده ای که میبینیم و  که دستگاه بافندگی زمان منفجر میشود و همه چیز قرار است حالت مولتیورسی به خود بگیرد  و خطوط زمانی که از کنترل خارج میشود و همه چیز در دنیایی عجیب و غریب کشیده میشود .

نقد سریال لوکی (Loki) | نکته پایانی در رابطه با سریال لوکی

اگر به ویکتور تایملی و حرف های خانم دقیقه دقت کنیم ویکتور تایملی قرار نبوده که در مسیر کنگ قرار بگیرد و در این زمان است که شخص دیگری در این مسیر قرار میگیرد و در راس تی وی ای  پا میگذارد و این امکان وجود دارد که لوکی آن شخص باشد .

حتی امکان دارد که با مرگ ویکتور تایملی با کنگ واقعی رو به رو شویم .

نظرات و پیشنهادات خود را در رابطه با موشکافی قسمت چهارم از فصل دوم سریال لوکی با ما در بخش کامنت ها به اشتراک بگذارید.